حقوق انسان در برابر خداوند

اساسی ترین حقوق انسان، حقی است که خداوند به او اعطا کرده است.
خداوند خودش را متعهد معرفی کرده و در قبال انسان ها مسئولیت دارد (22). خدا به انسان بدهکار است، چون او به دلیل آوردن بشر به دنیای غیبت که جهنم مطلق است، به انسان مدیون و بدهکار می باشد (42،50،366). از آنجا که خدا به انسان وعده داده است، پس مسئولیت پذیرفته و وطیفه دارد که به خواست بشر پاسخ دهد (50) و قول داده که پاسخگوی نیازها و گرفتاری های بشر باشد (104). در واقع خداوند در قبال بشر وظیفه دارد و پذیرفته که کفیل و پاسخگوی بشر باشد، چون او بشر را خلق کرده، پس باید حق بشر را بدهد (82). خدا احقاق حقوق انسان ها، یعنی برآورده کردن نیازمندی های بشر را بر خودش واجب کرده است (80)، ولی بشر نیز باید حق خود را مطالبه کند (102).
انسان در آفرینش سهم دارد و بیهوده آفریده نشده است، پس به واسطه سهامدار بودن دارای حقوقی است که باید از خدا مطالبه نماید (106).
مسئول فقر انسان خدا است (109) و تمام تنگناهای مالی انسان که موجب بدگمانی به خدا می شود، از جانب خدا است (117).
از آنجا که خداوند پس از آفرینش انسان به خود آفرین گفته و افتخار کرده است، پس سهمی از آن افتخار، متعلق به انسان است (108). آن ویژگی هایی که خداوند در انسان به عنوان احسن خالقین و احسن تقویم نهاده و کرامتی که خدا به انسان داده است، به دلیل غیبت، پدیدار نمی گردد (122). مثلا رب یکی از اسامی خدا است به معنی مربی بشر، پس این طور نیست که مربی ابتدا انسان را خلق کند، سپس او را رها کرده و به دست روزگار بسپارد، ولی اکنون انسان ها به دلیل غیبت از این اسم خدا محروم هستند (157). بنابراین هیچ کدام از نعمت هایی که خدا در دنیا نصیب انسان کرده مانند روزی، سلامتی، قدرت، آرامش، جوانی، شادی و نشاط و ثروت، همانند چک های بی محل برگشت خورده، تحقق نیافته است، از این رو انسان از خدا طلبکار است (919). انسان خداوند را با اسما و صفات مهرورزانه و نوازشگر شناخته است، همان طور که ادیان هم وعده دادند و خدا را این گونه معرفی کردند. خداوند به انسان ها گفته است که به سوی او بر می گردند و آفرینش آنها بیهوده نیست. اگر چنین است، پرسش این خواهد بود که چرا عمر انسان بی نتیجه است و بسیاری از انسان ها به اهداف خود نمی رسند؟ پس هنگامی که انسان ها در دنیا به وعده های خداوند نمی رسند، چطور باور کنند که به وعده های داده شده در دنیای دیگری خواهند رسید؟ (1225).
خداوند خود را غیور نامیده، تعهد کرده و قول داده است که نیازهای بشر را برآورده سازد، این صفت خدا با وضعیت کنونی بشر که غرق در گرفتاری ها و فقر و بیماری است، همخوانی ندارد (1272).
از آنجا که خداوند انسان را آفریده و با اراده او است که انسان در دوران غیبت، یعنی زمان و مکان گرفتاری ها و مشکلات به سر می برد، پس او نسبت به انسان مسئولیت دارد، پس انسان دارای حقوقی است و آن قدر این حق انسان برای خدا مهم می باشد که خود او از انسان ها می پرسد که آیا از پروردگار خود راضی هستید؟ (1187).
انسان از پروردگار خود که آفریننده اوست، می خواهد که همانند کفیل او عمل کند و همچون کفیل مسئولیت زندگی و تمام احتیاجات انسان را برآورده سازد. او از خداوند می خواهد که به وعده هایی که در ادیان مختلف به پیامبران داده عمل کند، زیرا خداوند خودش را مکلف کرده که بندگان را مورد لطف و عنایت خود قرار دهد. ولی واقعیت آن است که آن وعده ها حتی برای خود آن پیامبران هم اجرا نشد و آنها هم در رسالت خودشان موفق نبودند. از این گذشته، حتی کسانی که تابع شرایع ادیان بودند و اعمال خود را مطابق با خواسته ها و دستورات ادیان انجام دادند، بازدهی لازم را ندیدند و به انتظارات خود نرسیدند. بنابراین حاصل تلاش های انسان ها بیهوده بوده است و جامعه انسانی چه دینداران و چه بی دینان به سعادت و آرمان های خود نرسیدند (1213).