درباره ما
اطلاعات زمینه
عصر حاضر دورانی است که به جرات می توان آن را انتهای شرالازمنه نامید، چرا که شرارت زمان و مکان انسان ها را به نابودی کشانده و آنها را به تحیر کامل رسانده است. از آنجا که بافت دروني و يافتگاه هميشگي اين آب و خاک، تحير است، هر کس در اين عصر به دنيا مي آيد و در هر موقعيت، مرتبه و منزلتي که قرار دارد، متحیر می باشد. اساسا هر کس در شغل خود و يا در تقدير خود و يا در فرداي خودش دچار بی اطلاعی و سرگردانی است و نمی داند چه مي شود. بحران های فکری و افزایش اضطراب و افسردگی و ناامنی های فردی و اجتماعی را می توان تنها بخشی از پیامدهای این وضعیت دانست. براي همين است که بسیاری به سمت فال بين و آينه بيني و جادوگر و ستاره شناس می روند و حتی متدینین و متشرعین هم به استخاره و تفأل يا تعبير خواب پناه مي آورند که تمام این موارد نشانه تحیر بشر است.
تحیر را می توان بزرگترين عذاب بشری دانست، چرا که آفت و نقيصه عقلانیت می باشد. تحیر يعني هنگامی که عقل هم نمي داند چه کند. اکنون حتی رجال بزرگ جهان، رهبران سیاسی، دینی و حتی دانشمندان در کار خودشان مانده اند. برنامه ریزی ها با شکست مواجه شده و مثلا با ظهور ویروس ناچیزی که حتی با چشم هم قابل مشاهده نیست، اقتصاد، امنیت، بهداشت و سلامت جوامع بشری در هم می پاشد و تمام برنامه ریزی ها، نظریات و تئوری ها بر باد می رود.
ولی انسان آینده نگر و دوراندیش، همواره حتی در هنگام تحیر مطلق نیز در جستجوی حقیقت خود و محیط زیست و سرنوشت خود می باشد که از کجا آمده است، در چه زمان و مکانی زندگی می کند و به کجا خواهد رفت. تلاش برای رسیدن به پاسخ این پرسش ها همان اساس انسان شناسی می باشد که در نهایت به خود شناسی و خداشناسی منتهی می گردد. اولویت در هر امری شناخت خداوند است که آفریدگار و پروردگار انسان هاست. آنچه ما در این دائره المعارف در پی آن هستیم، ارائه نتایج بررسی ها و مطالعه، کاوش، پژوهش و ارزیابی است که توسط بروجردی، کاشف توحید بدون مرز به انجام رسیده است و همچنان ادامه دارد. کاشف در تلاش است تا حجاب هایی که جلوی دید بشر را گرفته و او را به تحیر کشانده است کنار بزند و انسان ها را با حقایقی جدید آشنا سازد که در طول تاریخ حیات بشر پنهان مانده است.
رویکرد مطالعات و پژوهش کاشف
مکتب فکری که کاشف معرفی کرده است، عدم تطابق ثبت با سند نام دارد که اصولا در راستای زدودن حجاب هایی است که ادیان و مذاهب در پیش روی بشر قرار داده اند. اساس این رویکرد بر پایه این حقیقت است که آنچه که تاکنون ادیان برای بشر نوشته اند و سند شده است، با اجراییات هستی که ثبت شده است، در تضاد می باشد. در راستای این هدف، کاشف در طول نزدیک به یک دهه مطالعه و پژوهش، اسناد بسیاری را از منابع و کتاب های دینی معتبر و مورد قبول پیروان ادیان به ویژه دین اسلام استخراج کرده و نتایج مهمی را به دست آورده است که در این دائره المعارف ارائه می شود. این حقایق آشکار شده بسیار اهمیت دارد و به زودی در جامعه بشری نوآوری ایجاد می کند.
آغاز مطالعات و تحقیقات
کاشف خود زمینه ای مذهبی داشته و نزدیک به 30 سال دین آبا و اجدادی خود را تبلیغ می کرد و از مدافعان دین سنتی البته دیانت منهای سیاست بود. پدران و اجداد او همگی از بزرگترین دانشمندان اسلامی عصر خود و صاحبان تالیفات و کتاب های مختلف علمی و مذهبی بوده اند. با سیطره دین سیاسی در دوران حاضر و ایستادگی کاشف در برابر حکومت مذهبی که مذهب را برای سو استفاده و سرکوب انسان ها به کار گرفته است، وی نزدیک به سه دهه مورد سرکوب، بایکوت، زندان و شکنجه قرار گرفت. کاشف می گوید در سال های میانی دوران زندان که مشخص شد به خدایی که در طی دهه ها تبیلغ او را می کردم امیدی نیست و نجاتی از راه توسل به خدای ادیان و اندوخته های دینی پیشین و میراث اجداد خود پیدا نکردم، مطالعه را کنار گذاشته و ابتدا به تمام داشته های دینی و مذهبی و عقاید پیشین و استناد به کتب و اسناد گذشته پشت پا زدم. ولی ناگهان در من جاذبه ای ایجاد شد که تحقیقات حاضر را با محور توحید حقیقی و تلاش برای شناخت خدای واقعی آغاز کنم. این حقیقت را در نظر گرفتم که دین و اسناد دینی تنها بهانه ای هستند و فقط ادعای هدایت بشر به سوی خدا را دارند و از طرفی پیامبران و امامان نیز فرع هستند، پس اصل خود خداست. بنابراین تصمیم گرفتم که از این پس به جای دفاع از دین و دستاوردهای اجداد خود، از خود خدا دفاع کنم. سپس نقش جدیدی را برای خود برگزیدم و به سراغ کتاب هاي مأخذ و مستند رفتم و با گردآوری آنها، تمرکز خود را بر آن نشنيده ها و نديده ها و نخوانده ها و ضرورت ها و اولويت هایی گذاشتم که در طی هزاران سال قبل همواره به کنار افتاده است. آنچه که ما به آن رسیده ایم فقط این است که دانستیم هیچ نداریم، نه خدا، نه دین، نه نیکی و تمام اندوخته های دینی پیشین پوچ و غیر حقیقی است.
این خداست که می خواهد چشمان ما را باز کند تا دیگر دل به داشته های پیشین نبندیم و خود را در مسیر انتظار برای رسیدن به خدا قرار داده و برای ظهور حقیقت آماده سازیم.
نام گذاری کتاب دایره المعارف ظهور
به طور کلی نام این کتاب به این معناست که نقشه راه برای رسیدن به خدایی که در طول ده ها هزار ‌سال تاریخ بشر همواره در در ابهام پرستیده شده فراهم گردد. چون این نوع خداپرستی با هفتاد هزار حجاب و مانع همراه بوده و برای بشر هیچ فایده و کارآمدی نداشته است که اگر دست او را می‌گرفت، انسان امروز در کره زمین درمانده و فلک‌زده و نابود نبود. از دیدگاه دیگر عنوان این کتاب شامل سه واژه «دایره، معارف، ظهور» می باشد.
«دایره» به معنای چرخش، دور، دوران است که اگر دایره نباشد، انسان در دروس قدیم و آنچه که تاکنون فراگرفته باز می ماند. بنابراین انسان حتما باید در حال دور زدن و عدم استپ کردن باشد و به آنچه که تاکنون فهمیده بسنده تکرده و متوقف نگردد، بلکه همواره در راستای یافتن حقایق بیشتر، حرکت نماید. در این کتاب هم روش تدریس به گونه ای است که گاه مستندات دروس جدیدتر به تدریس های گذشته برمی گردد و باید آن تدریس ها همچنان مورد بازبینی و تکرار قرار گیرد.
«دور» به معنی دور چرخ و فلک روزگار است، یعنی همین طوری که ما در حال حرکت هستیم، چرخش روزگار یک سیر دورانی است و ما زاده این روزگار و این سیاره کروی هستیم که در دور زمان شامل شب و روز و روز ها و ماه ها و سال ها در دوران می باشد. ولی در همه زمان ها این کتاب نیز با ما همراهی می‌کند، این همراهی در تقاطع زندگی، در تصمیم گیری‌ها، در رأی‌ گیری‌های شخصی، خصوصی عمومی، فردی اجتماعی کارآیی دارد.
«معارف» جمع معرفت و معرفت به معنای آشنایی و دانستنی است. بنابراین کسی که می‌خواهد در مورد موضوع مهمی آگاهی پیدا نماید، باید از دریچه معرفت وارد شود. یعنی پیش از ورود به حیطه ای که اطلاعاتی در مورد آن نیست، باید یک اطلس و راهنما در دسترس او باشد. علت نقص و ناکارآمدی ادیان ادیان و مذاهب، ضعف در بنیاد آنها یعنی معرفت بود. اگرچه ادیان هم به دنبال معرفت بودند، ولی در شریعت و فروع استپ کردند و نتوانستند پیش بروند. معرفت خدا مهم ترین موضوع هستی و یک موضوع منحصر به فرد است، ولی این معرفت دارای بخش ها و باب های مختلف است و یک خواندنی یا یک آموزش تنها نیست که تمام شود، بلکه انسان به طور پیوسته و علی الدوام در پرورش زندگی و تربیت راه مجبور است که تمام آموزه های خداشناسی پیشین را مرور کرده و در آنها دور بزند. یعنی در مواجه شدن با چالش ها و مشکلات زندگی، پیش از ارائه نظر و دیدگاه، باید بررسی کرد و دانست که راهی که انتخاب کرده و در آن در راستای خداجویی حرکت می کنیم، چه نظر و راهکاری ارائه می دهد.
«ظهور» هم به معنای ظاهر شدن آن چیزی که اکنون نداریم، این ظهور کاملا با آن مفهوم ظهور که در ادیان رایج است متفاوت می باشد. چون ظهوری که دین از آن سخن می‌گوید، یک آقایی است که قرار است با اسب و شمشیر بیاید و خاورمیانه را به دست گرفته و پایتخت خود را در کوفه قرار دهد و ارزانی و فراوانی بیاورد و بدها را از قبر درآورده و آتش بزند، گویا کار مهم دیگری برای او جز آتش زدن مرده های صدر اسلام تعریف نشده است!
ولی آن ظهوری که ما از آن سخن می گوییم، یعنی ظاهر شدن آنچه که اکنون نیست، چه چیزی نیست؟ می توان گفت همه چیز نیست، سلامتی، امنیت، راحتی، صداقت، صفا، عشق، علم کارآمد و پاسخگو به نیازهای بشر، وحدت، صلح و عدالت و ارزش ها و حقایقی که بشر همچنان در آرزوی برآورده شدن آنها انتظار می کشد.
بنابراین از مخاطب و خواننده گرامی تقاضا می شود این تفاوت دیدگاه را در ترمینولوژی و بررسی مطالب این کتاب همواره در نظر داشته باشند.
محتوای کتاب دایره المعارف ظهور
همان طور که اشاره شد، اسناد و نسخه های دینی که گردآوری شده اند، در کنار هم تشکیل یک دایره المعارف می دهند که به نام دایره المعارف ظهور معرفی می گردد و مفهوم ظهور از دیدگاه کاشف به معنای ظاهر شدن حقیقت و اساسا ظاهر شدن خدا بر انسان ها می باشد. البته این اسناد با توجه به ظرفیت مخاطب و شرایط روز جهان تنظیم شده و هنوز ناگفته های بسیاری پشت پرده مانده است که به تدریج رونمایی خواهد شد. یعنی کاشف هنوز چیزی از خود نگفته است، بلکه اسناد ناگفته و پنهان را آشکار کرده و مسئولیت صحت و درستی یا نادرستی این اسناد را هم باید بر عهده گویندگان آن سخنان یا احادیث و راویان و کاتبان آنها می داند، چون او در این کتاب هیچ حرفی از خود نمی زند، بلکه گفته های آنها و آنچه را که سند شده است، مورد نقد و آنالیز قرار می دهد.
در این اسناد سعی شده که
1. اولا خدای حقیقی شناخته شود و در گام نخست ثابت شود خدا خشن نیست و ادیان که همواره ترویج خشونت می کنند، به خدا متصل نیستند
2. آنچه که ادیان در زمان و مکان غیبت ارائه می دهد ناکافی و ناکارآمد است و انسان ها را به پروردگار و آفریدگارشان هدایت نمی کنند. چون ادیان و مذاهب در طول تاریخ بشر بر انسان ها عرضه شده اند و خود را نشان داده اند و هر چه که در باطنشان بود را رو کردند، بنابراین هیچ چیز پنهانی ندارند و اگر داشته باشند، پس پیروان آنها یعنی متشرعین نسبت به آن تکلیف ندارند، چون علنی نیست.
3. انسان ها برای رسیدن به زمان و مکان جدیدی که دین، کتاب، سنت، حکومت و قانون آن کاملا با زمان و مکان حاضر یعنی دوران غیبت در تضاد است، آماده می شوند و چشمشان به انتظار حقیقتی است که با کنار زدن هزاران حجاب و پرده های ناآگاهی، آشکار خواهد گردید.
4. انسان ها در خط انتظار برای رسیدن به حقیقت، ظرف وجودي خود را بر پايه اين باورداشت ها محکم کرده و تنها در بيعت با خدای حقیقی می مانند، تا طوفان هاي بلا و ايذای جامعه و زمان غيبت، آنها را از پا در نياورد.
البته این کتاب دايره المعارف ظهور به زودي امواجي سهمگين را در جامعه جهاني موحدين ايجاد خواهد کرد. بنابراین کسانی که منافعشان در خطر است، ساکت نمي نشينند و با اسلحه همين دين، براي جنگ مي آيند، لذا کاشف با استفاده از منابع خود ادیان، سلاح هاي آنها را بی ثمر ساخته و یک انقلاب فکری و فرهنگی بر علیه روند تاریخی فریب بشر با سلاح دین و مثلث دیانت، سیاست و علم به راه انداخته است. البته در اینجا منظور علمی است که در خدمت دیانت و سیاست برای استثمار بشریت به کار گرفته می شود.
انتخاب اسناد مورد بحث
کاشف با ارائه این اسناد آن رويه پنهاني خداشناسي را علني می کند و به دليل اين که حرف تازه و با طراوتي براي گفتن دارد و به زندگي بشر، رنگ تازه ای مي زند، تلاش دارد تا مخاطبان را با حقیقت فرماندهی هستی که هنوز ناشناخته مانده است، آشنا سازد. تمام گفته های او مستند و دارای مرجع و ماخذ می باشد.
در بررسی این اسناد کاشف هرگز از خود سخنی نگفته، هر چند بسیاری از اسرار را می دانسته است، ولی تنها الفبای نتایج بررسی ها و حقایقی که به آن رسیده است را با مخاطبان به اشتراک گذاشته است. در این بررسی ها هرگز تفسیر به رای نشده و تمام گفتار کاشف فقط بر اساس آن اسنادی است که در تاریخ مستند شده است. کاشف حتی سخنی از میراث علمی و فرهنگی پدران و اجداد خود نمی گوید و فقط به منابع مورد قبول پیروان ادیان استناد می کند تا هیچ گونه جنبه فردی در مطالعه و پژوهش در کار نباشد. حتی با توجه به این که اکثریت جامعه مسلمین از پیروان اهل سنت و جماعت هستند، تلاش شده است که حتی الامکان از کتب مورد قبول این عزیزان بهره گرفته شود و از طرفی منابع پیروان مذهب شیعه نیز همچنان مورد نقد و آنالیز قرار می گیرد که اختلاف یا سو تفاهمی از این نظر در میان نباشد. از طرفی اگر یک سند در چند مرجع مشاهده می شود، تلاش شده که معروف ترین و معتبرترین آن کتاب ها معرفی گردد تا اطمینان مخاطب حاصل شود.
اگر گفته شود که چرا در بین اسناد دینی آن سند و روایت خاص یا آیه خاصی از قرآن انتخاب شده و سایر آنها که وجهه به ظاهر متفاوتی و یا در تقابل با این اسناد قرار دارند، مورد نظر قرار نگرفته است، پاسخ این می باشد که در اسناد دینی همواره ادعا می شود که حتی پیروی از یک آیه و یا روایت و حدیث برای هدایت بشر کافی است. در حالی که اسناد گردآوری شده تاکنون به چندین هزار رسیده است و پژوهش و کاوش همچنان ادامه دارد. چون ادیان مدعی هستند که راه رسیدن به خدا را به انسان ها نشان می دهد، پس نباید هیچ کدام از نوشته های آنها بشر را به سوی دیگری هدایت کند. حتی اگر گفته شود چرا از میان بسیاری از منابع و اسناد، طیف خاصی جدا شده و مورد بحث قرار گرفته است، باید گفت این اسناد هم مستند است و در کتاب ها وجود دارد و هم روند بررسی و نقد آنها مبتنی بر عقل و خردمندانه است.
ممکن است گفته شود که به طور عمد اسنادی ارائه شده که نقاط ضعف دارد و ضعف آن هویداست. ولی برعکس، هدف این است که اسنادی ارائه شود که در مخاطب کشش به سوی اصل خود و آفریدگار خود ایجاد کند و نه حرف ها و سخنانی که ادیان و مذاهب در طول تاریخ بشر مرتب تکرار کرده اند.
حتی عناوین این اسناد نیز طوری انتخاب شده است که خود گویای حقیقتی برای مخاطب باشد و خواننده را به سوی متن اسناد جذب نماید. یعنی خود اين عناوين بازگوکننده حقايق اين اسناد می باشند و می توان گفت در هر یک از عناوین رازهایی خفته است. حتی چینش این نسخه ها هم با دیدگاه های ماورایی و فوق انسانی انجام شده است، پس ممکن است برای کسانی که جویای حقیقت نیستند، جذاب نباشد و خود به خود از گروه مخاطبان کنار گذاشته شوند.
اگر بعضی از این اسناد در تضاد با بعضی دیگر دیده می شود، علت این است که این اسناد طوری انتخاب شده اند تا مخاطب را به هدفی مشخص برسانند که از راه نقد و انتقاد میسر است. این تضادها در واقع چالشی خواهد بود مطابق با ظرفیت، کشش و دریافتی های مخاطب و هدف غربال گری و انتخاب است. از این گذشته کاشف نزدیک به 40 سال تجربه فعالیت و مطالعه دینی و تحقیق و پژوهش دارد و خود او زمانی در لباس دین فعالیت می کرد و از طرفی میراث بر اجداد خود است که همگی آنها در زمره دانشمندان بزرگ اسلام شناس و علمای عصر خود بوده اند، بنابراین از مهارت لازم برای انتخاب اسناد برخوردار است و در این زمینه به اندازه کافی دانش و صلاحیت دارد. پس افراد تازه وارد در این حوزه تا زمانی که چنین زمینه، سابقه و گذشته ای را ندارند، نمی توانند قضاوت منصفانه ای داشته باشند.
در اين کتاب گاه از انبياء و شخصیت های دینی و مذهبی همانند راویان حدیث سخن گفته شده، ولي اصل و اساس مباحث در اینجا فقط بررسی قرآن و حديث است و فرد مورد نظر مورد بحث نیست. ممکن است مخالفين بگويند اين احاديثي که ارائه شده غيرمشهور و غيرمتواتر و خبر واحده است، ولی برای نقد یک دانشمندی که در گذشته این اسناد و احادیث را گردآوری کرده، ابتدا باید خود فرد نقد کننده همپای او باشد و دانش و علم او در حدی باشد که نویسنده آن کتاب ها را زیر سوال ببرد. پس نمی توان افرادی مانند مجلسی یا نویسنده اصول کافی یا ابن حنبل و بخاری را بدون دلیل مورد حمله قرار داد که گویا اسناد درج شده در کتاب آنها قابل استناد برای بررسی و نقد نیست.
در مجموع این اسناد همانند الفبا هستند و تنها با بحث و گفتگو و تفکر و اندیشه باز خواهند شد. این اسناد و مطالب و نتایج تحقیق و بررسی ها برای فقط مخاطبین معاصر نیست، بلکه اين کتاب دايره المعارف ظهور براي نسل هاي بعد می باشد و بررسی این نسخه ها و اندیشیدن در مورد آنها خود مرحله ای از رسیدن به ظهور و ظاهر شدن حقیقت می باشد. این روند نیاز به راهنما و معلم دارد که کاشف این وظیفه را بر عهده گرفته است.
واکنش مخاطبان
واکنش خواننده به این مطالب خود گویای نوع شناخت و آگاهی است که جاذبه و دافعه این اسناد برای او چیست؟ آیا او بی تفاوت است و یا این که خود را به دلیل دیدگاه نادرستی که نسبت به ادیان داشته به چالش کشیده باشد. پیشنهاد می شود که فقط با خواندن و یا مطالعه بخشی از این مطالب قضاوت نشود، بلکه باید به هر کدام از آنها به عنوان دریچه ای به سوی آگاهی و آشکار شدن بخشی از حقیقت نگریست. در علوم مختلف همانند فیزیک، همواره ثبت با سند همخوانی دارد و فرضیه ها با عمل در تطابق می باشد. ولی در توحید رایج که تاکنون به انسان ها عرضه شده است، مخاطب با اسناد دارای عدم تطابق و پرسش هایی روبرو می شود که پاسخ آن وجود ندارد.
هدف از این اسناد عمدتا این نیست که مخاطب فقط چیزی را بیاموزد، بلکه هدف این است که در آموخته های پیشین خود تجدید نظر کند و آنچه را که ادیان به او ارائه داده اند در ترازوی عدم تطابق ثبت با سند بگذارد و ببیند که آیا همخوانی دارد؟ در اینجا رسیدن مخاطب به حقیقت ملاک است و نه تعلیم، و خود مخاطب باید برسد.
ممکن است شنیدن این سخنان با ساختار وجود یک مخاطب همخوانی داشته باشد و برای او به سادگی جا بیفتد. در حالی که مخاطب دیگر آن را منکر گردد. بنابراین به مخاطبان توصیه می شود دیدگاه خود را تغییر دهند و با عینک متفاوتی ببینند تا آن مسائلي که تا به حال، به چشم و ذهن نيامده است با نگاه بهتر و دقيق تر دیده شود.
اگر شنیدن و هضم بعضی از این اسناد برای مخاطبان سنگین است، دلیل بر آن نمی شود که انکار کنند. بلکه پیشنهاد می شود که اسناد دیگر هم در کنار آن بررسی گردد، چون این اسناد طوری تنظیم شده اند که پاسخگوی پرسش های ایجاد شده از یکدیگر می باشند و مسلما هیچ پرسشی بی پاسخ نخواهد ماند. در نهایت مخاطب پی خواهد برد که این مباحث توام با افشای حقیقت، چه بسا شیرین و جذاب می باشد.
کاشف هرگز هراسی ندارد که چه بسا در اثر شنیدن این سخنان، واکنش منفی ایجاد شود و عده زیادی از او بگریزند، چرا که اگر به دنبال حامی و طرفدار بود، مسیر دیگری را انتخاب می کرد و به سرکوب و زندان دچار نمی شد و پشت پا به تمام داشته ها و میراث اجداد خود نمی زد. کاشف به دنبال گردآوری مرید و طرفدار و پیروی از خط اکثریت نیست که باب دل آنها سخن بگوید.
البته بیان این اسناد بسیار حساس است و نیاز به شجاعت و از خودگذشتگی دارد، چرا که ممکن است مخاطبان گوینده را با عناوینی مانند کافر، دیوانه و شبیه آن خطاب کنند، ولی بالاتر از سیاهی رنگی نیست و اکنون دورانی است که باید حقیقت پنهان مانده آشکار شود و راه برای ادامه سو استفاده از بشر با مثلث دیانت، سیاست و علم بسته گردد.
این کتاب اکنون فقط در مرحله آموزش است، ولی امید است که مخاطب با درایت و تکیه بر فهم و دانشی که به دست می آورد، آن را تبدیل به پرورش کرده و از انرژی حاصله برای یافتن حقایق بهره برداری نماید.
در واقع در این کتاب تلاش شده تا تمام لوازم یافتن حقیقت در قالب بانک اسناد خداشناسی ارائه گردد و بهترین چراغ برای هدایت باشد. خوشبختانه، در انتخاب و گردآوری اسناد و مدارک و حجت هایی که برای مخاطبان فراهم شده آن قدر گسترده کار شده است که این کتاب خود پاسخگوی ایرادها خواهد بود. این کار برای اولین و آخرین بار انجام شده و ماحصل تلاش های ده ها هزار سال پیشینیان و دانشمندان مسیر انتظار در این کتاب ارائه می گردد.
آنچه ما در پی آن نیستیم
این دایره المعارف ظهور، کتابی است که قطعا چکیده همه کتب آسمانی می باشد و عصاره تمام آن چیزی که خدا در اعلامات خود به بشر دیکته کرده است. کاشف کلمه ای از خود نمی گوید و هیچ گاه در صدد تخریب چهره های مذهبی یا مقدسات دینی پیروان ادیان نیست، بلکه نقد و مطالعه در مورد آنها را در سرلوحه برنامه خود قرار داده است. ولی علت بیان داستان ها و حوادث گذشته که ناگزیر نام افراد ذکر می شود این است که اصولا بشر نياز دارد که با تماثيل و مصاديق، مباحث را بهتر هضم کند و از داستان های دیگران عبرت بگیرد. در غیر این صورت هدف در این اسناد فقط توحید و شناخت خدا است و مدح یا هجو هیچ کس مورد نظر نیست.
در ارائه این اسناد و مدارک و بحث های پیرامون آنها، هرگز فریب مخاطبان و خوانندگان مد نظر نیست. چرا که کاشف به گفته خود به آخر خط رسیده است و در این دنیا چیزی برای حفظ کردن و یا از دست دادن ندارد و منافعی در فریب یا برانگیختن مخاطبان نخواهد داشت. او به دنبال ثروت، قدرت، شهرت و رسانه و گردآوری طرفدار و پیرو نیست، چون اگر چنین می خواست، این گونه امتیازات از مسیرهای این دنیا برای او فراهم بود که او به آنها پشت پا زد و راه مبارزه با مافیای سیاست و دیانت را در پیش گرفت که ماحصل آن ده ها سال زندان و شکنجه و حصر و بایکوت می باشد. او حجت خدا بر همه انسان ها در اين عصر و در همه اعصار است که در جستجوی خدای حقیقی هستند. بودن او، زندگي او، فرياد او، حرف او، موضع و شعار او و حتی مرگ او، همه و همه حجت است.
ولی کاشف هرگز ادعای قداست یا اتصال به مقدسات مورد قبول پیروان ادیان را ندارد و در جستجوی چنین اعتباراتی نیست. اگر متدینین اساس اسلام را گفتن «لا اله الا الله» می دانند، کاشف فقط روی «لا اله » متمرکز است، یعنی هرگز تلاش ندارد که از این خدای معرفی شدن در غیبت با این نام و نشان به آن دیگر خدای شناخته شده مثلا در ادیان دیگر آدرس بدهد. بلکه حقیقت و ذات خدا را فراتر از اسامی، صفات و نام و نشان هایی می داند که ادیان و انسان ها به او نسبت داده اند. بنابراین او نمی خواهد که اشتباه ادیان در اینجا هم تکرار شود و فرعیات و اسامی و عناوین و کلمات، فکر و حواس مخاطب را به خود مشغول دارد، بلکه می خواهد همه حواس‌ها را به سمت اصل سوق دهد. بنابراین هر کس کاشف را به عنوان معلم پذیرفت، وارد جر و بحث نمی شود و فقط در جستجوی حقیقت و کشف اسرار خواهد بود. مهم ترین سری که آشکار خواهد شد، پیدا کردن خود انسان است که خود را و خدای خود را بشناسد و بفهمد که آنچه ادیان و مذاهب به بشر به عنوان خدا معرفی کرده اند، در واقع آن ذات اقدس کبریایی و فرمانده کل آفریدگار هستی نیست، پس باید از تفکرات ارتجاعی دوری جست.
این اسرار و این رسیدن ها را آن خدایی به انسان می دهد که ما در جستجوی حقیقت او هستیم و بنابراین هیچ گونه تحمیل عقیده و یا کشفیات بر مخاطب مد نظر نیست.