آسانی دین
آنچه که در این مباحث تحت عنوان حقوق بشر ارائه می شود، از دیدگاهآزادیآسانی دین دین واقعی، باید آسان باشد که انسان به واسطه آن آزاد و راحت زندگی کند.
سند:
يريد الله بكم اليسر
از آنجا که انسان ضعیف خلق شده است، بنابراین هیچ گونه فشاری از جانب خدا به انسان در احکام، شرایع و قوانین دینی وجود ندارد. حتی اگر مجازات و کیفر هم در احکام ادیان دیده می شود، دین آسان و واقعی ایجاب می کند که هیچ انسانی مجازات نشود (52). تکالیف انسان سبک است و حتی نسبت به اجرای احکام سخت و سنگین دینی تخفیف داده شده است. اين تخفيف، گريزگاهي براي انسان نيست، بلکه لطف و بخشش خداوند است، چون خدا خيلي تخفيف داده است. اگر دیده شود که دين سخت گرفته است، پس اين دين واقعي نيست، زيرا در اجرای بسیاری از قواعد ديني، انسان به مشقت مي افتد (53).

در جایی که فحاشی کردن و تبرّی جستن از یک پیشوای دینی در وقت اجبار مجاز است، چگونه ممکن است که خدا قوانین سخت وضع کرده باشد؟ وقتي نجات بشر مورد هدف حقتعالي است چطور خدا امر به خشونت مي كند؟ (64) انسان در حالت اضطرار حتی می تواند از خدا هم رویگردان شود تا آسیبی به او نرسد (193). خداوند، حقوق بندگانش را بر حقوق خودش مقدم کرده است، یعنی اين قدر خدا بزرگ و بخشنده و بنده نواز است که با همه عظمتش امکان زیر پا گذاشتن حق خود را داده است (195). اگر اسلام را به عنوان دین در نظر بگیریم، اسلام واقعي آن است كه در روز غديرخم آمد و پيامبر سفارش آن را كرده است و اسلامي است كه همه شرايع اش آسان است و بايد به شريعت سخت، شك نمود (72)

عبادات و فروع دین تكليفي كه خدا به بشر داده آسان است و انجام تكاليف سخت از طرف پروردگار به دور است. هرگز خداوند در احكام شرعيّه، انسان را به گرفتاري نمي اندازد. خداوند دوست ندارد كه انسان به زحمت بيفتد (86, 1284). خدا براي مخلوقش آن قدر ارزش قائل است که به پیامبر خود می گوید در ابلاغ رسالت مدارا كن. يعني باید در دین قوانيني وضع شود که مردم خسته نشوند و فشار و زور به مردم وارد نگردد و آنها به زحمت نیفتند (260, 304). دین واقعی می گوید که حتی آنچه که از دیدگاه شرع به عنوان گناه برشمرده شده و دیده می شود را باید نادیده گرفت، به این معنی که کسانی که ایمان دارند، باید نسبت به نافرمانی های مذهبی افشاگری نکنند و معایب دیگران را بپوشانند (316). این از دیدگاه خداشناسی در واقع جوانمردی و آزادمردی محسوب می شود (320). دین واقعی، دينِ بد و بيراه گفتن و خط و نشان کشيدن و تهديد و دلهره و اضطراب نيست. بلکه براي رحمت است و رحمت ضدّ زحمت است. لعن، نفرين، کينه، خشم و غضب، زحمتِ روح است (346). در این دین توصیه به شادی و تفریح و لذت از فرصت های عمر شده و سخت گیری و خشونت مردود است (347).

دين منهاي خشونت و قساوت است و در دين هرگز خداوند اراده به آزار و اذيت انسان ها نكرده است، همه اديان که وصل به خدا هستند قوانين و قواعدشان، آسان و سهل است. چون خدا بنده نواز است و دين هم تماميت هر آئيني است که انسان را به خدا مي رساند. هيچ ديني بناي سخت گيري بر خلق را نداشته است و خدايي كه شريعت و شرايع را نازل كرده هرگز حاضر نيست و نبوده که بندگانش را اذيت كند. اگر چيزي در دين آمده دخالت دادن و دخل و تصرفي بر خلاف آن بوده است. هر كس بخواهد تبصره اي يا حاشيه اي در دين بزند يا هر قاضي يا فقيه و مجتهد و مرجعي اگر فتوای سخت بدهد و يا اگر مؤمن و متعصبي، دين را سخت بگيرد و آن را بر پيروان آن سخت کند، هیچ کدام ربطی به دین و خدا ندارد (474). تمام آنچه را که خدا فرمان داده، به خوبي است. اگر دیده شود که جایی در دین فرمان به بدي داده شده، آن فرمان خدا نيست و دستکاري شده است و بعضي ها در طول هزاران سال بنابر مصالح شخصي به آن تبصره و حاشيه زده اند (505). پس دين نيامده که انسان را به عُسر و حرج بياندازد و اذيت کند (794). خداوند مي گويد هرگز در هيچ ديني از اديان توحيدي، اسباب اذيت و آزار پيروان آن دين را فراهم نياورده ايم (749).
سند:
وَ اللهُ أَن يُخَفِّفَ عَنکُمْ
خُلِقَ الإِنسَانُ ضَعِيفًا
يُريِدُ اللهُ بِكُم اليُسرَ وَ لايُريِدُ بِكُم العُسرَ

خدا در مادیات و معنویات به انسان تخفيف مي دهد، چون مي داند که انسان را ضعيف آفريده است (762, 1006).

سند:
الْعُبُودِيَّه جَوْهَرَه كُنْهُ هَا الرُّبُوبِيَّه

عبادت با زور و فشار نیست و نباید در فروع دين، به کسی فشار وارد آید. چون عبادت، دعوت نامه خدا است، يعني عبوديت، در واقع بندگي يک مُرکّب و معجون از خود خدا است که خدا مي خواهد (930).

سند:
لا يُكَلِّفُ اللهُ نَفساً اِلّا وُسعَها

خداوند هرگز به هیچ انسانی خارج از توان و ظرفیت او فرمان نداده است و تکلیف بر عهده او نگذاشته است (1009). این تعهدی است که خدا رسما داده است و مراعات ضعف انسان و ضربه پذیری او را می نماید (1248). چون خدا بشر را خلق نکرده که او را دچار زحمت کرده و بدبخت کند (1133

بهشت و جهنم

خداوند دنيا را براي ماندن و اقامت، خلق نکرده، بلکه به صورت مجازي آفريده و حقيقي نيست و دنيا، غيرواقعي است. بنابراین به دلیل مجازی بودن دنیا، هیچ تکلیفی بر خلق وارد نیست. تمام مقررات و شرایع دینی اعم از قوانين حلال و حرام، امر و نهی، وعده های بهشت و جهنم، توحيد غیبت، عدل و فروع دین به دلیل حیات انسان در دنیای مجازی، بی اعتبار است. پس چگونه در دنياي مجازي، مردم بايد قوانين سخت و سنگين شرايع ديني که دستاويز در همه اديان است را اجرا كنند؟ اگر مردم اطاعت نکنند، آيا بايد به جهنم بروند؟ (74)

خدا انحصارطلب نيست و بهشت انحصاري نيست. خداوند بهشت را درست كرده و به همه مي دهد و اين طوري نيست كه فقط يک عده خاصي را داخل آنجا کند، بلکه همه موحدین به بهشت وارد می شوند که انسان ها با هر فکر و عقیده ای در واقع موحد و خداپرست هستند و هیچ مرزی بین موحدین وجود ندارد (238).

اگر انسان در مسئله اي مضطر شد و از دید شرایع مذهبی خلافي کرد، نه تنها نياز به عذرخواهي از خدا ندارد، بلکه این خدا است که به عذرخواهي از انسان الويت دارد. حای اگر انسان به خدا بد و بيراه و کفر و ناسزا بگويد، نه تنها محکوم نيست و شماتت نمي شود، بلکه اين خداست که بايد از انسان عذر بخواهد. چون انسان در دنیای غیبت در اضطرار و اضطراب است و هر كاري مي كند با مسئوليت خودش نيست، بلكه به قاعده جبر برمي گردد، يعني زور بوده و اختیاری نداشته که اين كار را كرده است. اين نشان مي دهد که تمام مصادر دین حقيقي در باب آسان گرفتن بر انسان ها و سهل گرفتن در وضع قوانين شرعي است (248).

اگر خط مشی دین بر اساس رأفت، رفاقت، تفاهم، دوستي، صفا و صميميت باشد، آن دین موفق خواهد بود و بسياري از ناهنجاري هاي جامعه به سرانجام مطلوب می رسد (384).